|

Friday, January 07, 2005

 
امشب رسم به آن است که همه را گیرند
طرار و قلندر را به جرم مستی گیرند
رختی نو به تن کردیم تا همره شب شویم
افسوس و دریغ که در پرده جفا کردیم
رخت به شرم رفت و مستی به نام
ای ماه تنها نگاه کن بی خم رفتیم
صد و صد سال به مستی رفتیم
امشبی را به جرم مستی رفتیم
شبم را به ترب شراب روشن کردی
دلم را به بوی سراب ویران کردی
جرم هر کس به مرامست نه به کردار
خم هر کس به سال است نه انگور
خوردیم آب نامیدیم شراب بردیم دل
مست شدیم خانه خراب شدیم زلال

ره مستی را به پایان بردیم بی دل


This page is powered by Blogger. Isn't yours?